خدای متعال در قرآن، بزرگترین ظلم به خود را غصب ولایت و ظلم به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می‏داند که این امر را نوعی نافرمانی از ذات اقدسش بر می‏شمارد.
به گزارش شیعه آنلاین، حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی از نویسندگان و محققین جوان در کتاب نفیس «خون نگاشته های فاطمی» ، در تشریح ظلم به حضرت زهرا علیهاالسلام و غصب خلافت امیرمؤمنان علی علیه السلام در قرآن کریم می نویسد :

خدای متعال در قرآن می فرماید : (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِمَا کَانُوا یفْسُقُونَ)[1]

«اما افراد ستمگر، این سخن را که به آنها گفته شده بود، تغییر دادند (و به جای آن، جمله استهزاآمیزی گفتند) لذا بر ستمگران، در برابر این نافرمانی، عذابی ازآسمان فرستادیم.»

حضرت امام محمّد باقر علیه السلام در این باره فرمودند:

«منظور از آن قولی که ظالمین آنرا تغییر دادند، حقّ آل محمّد علیهم السلام است و آن نافرمانی هم اشاره به همین غصب حق آل محمّد علیهم السلام دارد».[2] که حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السلام اوّلین شهیده این ظلم و جنایت بزرگ تاریخ بود.

خدای متعال در قرآن، بزرگترین ظلم به خود را غصب ولایت و ظلم به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می‏داند که این امر را نوعی نافرمانی از ذات اقدسش بر می‏شمارد.

حضرت صدیقه شهیده ، فاطمه زهرا علیهاالسلام برای دفاع از قول خدا و تحقّق آرزوی انبیاء در تبعیت جهانیان از ولایت مطلقه علوی تا آخرین نفس ایستادگی نمودند تا آنجا که جان مبارک خود را نثار خدای علی کردند.

 حال حقیقتاً چرا فاطمه‏ای که با تمام وجودش برای به ثمر نشاندن آن دستور الهی (تبعیت و دفاع از ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام)، تلاش می‏کرد را چنین آزرده و پریشان و مغمومه کردند؟!

آنان براستی پیشوایان ظلم و کفر در جهان بودند که چنین ظلمی بر آل محمّد علیهم السلام روا داشتند.

محمد بن منصور می‏گوید: «از عبد صالح (امام موسی بن جعفر علیه السلام) درباره قـول خـدای متعال که می‏فرماید: بگو پروردگار من همه کارهای زشت را، آنچه عیانست و آنچه نهانست را حـرام کـرده،[3]  پـرسـیـدم. فـرمـود: برای قرآن ظاهری است و باطنی؛ همه آنچه را که خدا در قرآن حرام کرده، ظاهر قرآن است و باطن آن پیشوایان جورند و همه آنچه را که خـدای متعال در قـرآن حـلال فـرموده، ظاهر قرآن است و باطن آن پیشوایان حق (اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام) هستند».[4]

در بخش دیگری از کتاب خون نگاشته های فاطمی آمده است که خدای متعال در آیه مبارکه ی دیگری درباره هویت و جایگاه واقعی غاصبین ولایت و قاتلین و ظالمین حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید :

(تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلی ‏بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کلََّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَ ءَاتَینَا عِیسی ابْنَ مَرْیمَ الْبَینَاتِ وَ أَیدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ وَ لَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنهُْم مَّنْ ءَامَنَ وَ مِنهُْم مَّن کَفَرَ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یفْعَلُ مَا یرِید)[5]

«برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم. از آنان کسی بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضی از آنان را بالا برد و به عیسی پسر مریم دلایل آشکار دادیم، و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم و اگر خدا می‏‏خواست، کسانی که پس ازآنان بودند، بعد از آن [همه‏] دلایل روشن که برایشان آمد، به کشتار یکدیگر نمی‏‏پرداختند، ولی با هم اختلاف کردند پس، بعضی از آنان کسانی بودند که ایمان آوردند، و بعضی از آنان کسانی بودند که کفر ورزیدند و اگر خدا می‏‏خواست با یکدیگر جنگ نمی‏‏کردند، ولی خداوند آنچه را می‏‏خواهد انجام می‏‏دهد»

علامه بحرانی از ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه[6] روایت می‏کند: مردی نزد علی علیه السلام آمد و عرض کرد: ‏ای امیرالمؤمنین! این گروهی را که دعوت و پیامبر و حج ما یکی است و با آنها پیکار می‏کنیم، چه بنامیم؟

حضرت فرمودند: به همان نامی که خدا در کتابش نامیده است.

گفت: با همه قرآن آشنا نیستم.

فرمودند: آیا نشنیده‏ای که خدای متعال می‏فرماید: (تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلی ‏ بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کلََّمَ اللَّهُ) تا آنجا که فرمود: (وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ وَ لَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنهُْم مَّنْ ءَامَنَ وَ مِنهُْم مَّن کَفَرَ). «پس آنگاه که اختلاف در این امت به وجود آمد، ما به خدا و کتاب و پیامبر و حق سزاوارتریم.

پس ما آن کسانی هستیم که ایمان داریم و آنها همان آن کسانی هستند که کافر شدند و خدا خواست که آنها را بکشد و ما به مشیت الهی و اراده او با آنها می‏ جنگیم».[7]

... این آیه و این حدیث را در این قسمت بیان کردیم، چرا که ظاهر فرمایش حضرت که: «ما هستیم»، از آنجا که اهل بیت و عترت رسول خدا علیهم السلام می‏باشند شامل بقیه اهل بیت علیهم السلام نیز می‏باشد که در طلیعه آنها فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

پس همان حکم، در مورد غضب و سخط حضرت زهرا علیها السلام ـ به عنوان جنگ سرد می‏باشد، چرا که نبرد از زنان برداشته شده است. و این بر کسی که حق ایشان را غصب نمود و فدک را با نیرنگ از او گرفت و درِ خانه اش را بر حضرتش سوزاند و با ضربه در، پهلویش را بین در و دیوار شکست و جنینش را سقط نمود، جاری می‏باشد.

بِأَیِّ ‏ِذَنبٍ قُتِلَتْ (به کدامین گناه کشته شد ؟)

بنابر فرمایش امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، خدای متعال می‏فرمایند: هرکس حضرت زهرا علیها السلام و ولایت او را بپذیرد، کسانی هستند که حقیقتاً ایمان آورده اند.

وقتی صفحات تاریخ را ورق می‏زنیم ، متأسفانه می‏بینیم که آنها (اهل سقیفه) نه تنها ولایت حضرتش را نپذیرفتند، بلکه حقّش را نیز غصب و محسنش را سِقط و پهلویش را نیز شکستند و این امر منجر به شهادت حضرتش در عنفوان جوانی گردید. و این بزرگترین سؤال تاریخ از آنان است که به کدامین گناه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را کشتند؟

شیعیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، در دل هایشان نسبت به قاتلین حضرت زهرا علیها السلام بُغضی دیرینه دارند و آن نیز به تبعیت از فرمایش رئیس مذهب شیعه است ، که به امام صادق علیه‌السلام عرض شد که شخصی شما را دوست دارد اما در بیزاری از دشمن شما ضعیف است. حضرت فرمودند: «هیهات کذب من ادعی محبتنا و لم یتبرء من عدونا؛[8] هرگز چنین نیست ؛ دروغ می‌گوید هر کس که ادعا می‌کند دوست ماست ولی از دشمن ما بیزاری نمی‏جوید».
--------------------------------------------------------------------
[1] بقره، آیه 60
[2] تفسیر عیاشی، ج 1ص45
[3] سوره اعراف، آیه 34
[4] اصول کافی جلد 2 صفحه 202 روایت 10
[5] بقره، آیه 254
[6] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج5،ص258
[7] غایة المرام، ص429 و 430
[8] بحارالانوار: ج 27، ص 58، ح 19.